آویساآویسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

آویسا

گردش مامان و دختر

چهارشنبه فرصتی پیش اومد که من و دخترک یک بعد از ظهر و شب را باهم به تفریح بگذرونیم. پارک و بستنی و ذرت و آب میوه و بادکنک و خرید و خوش گذرونی!!! بعد از کلی گردش و بازی رفتم جلوی یک گروه نوازنده که گوشه ای از پاساژ  داشتند هنر نمایی میکردند نشستم تا کمی خستگیم در بره و بابا رضا هم از استخر به ما بپیونده که در کثری از ثانیه دیدم بدنت شل شد و خیلی بامزه به خواب رفتی! و صدای ساز و آواز اونها شد لالاییت عزیزم! و من هم از خدا خواسته نزدیک سه ربع همانطور بچه به بغل نشستم تا رضا رسید! ...
30 شهريور 1392

روزای خوب دیگه

تو خانه بازی و طراحی کودک زمانی هم برای بازی بچه ها اختصاص میدن که آویسا شنبه این هفته اینقدر جذب بازی شده بود که به زور بردمش خونه! اینم از آویسا و خرگوش کوچولویی که یکی از مسافرین مترو نشونش داده بود! برام جالب بود که دخترم بدون هیچ ترسی اونو بغل میکرد ،میبوسید و ناز میکرد.من با اینکه به مسائل بهداشتیش کمی مشکوک بودم اما خودمو راضی کردم سخت نگیرم و بذارم دخترک با این حیوون کوچولو ارتباط برقرار کنه! البته ناگفته نماند علی رغم تاکید زیاد مادربزرگی که داشت این خرگوش را دور از چشم مامورین قطار برای نوه هاش میبرد ،به شستن این بچه خرگوش ، آویسا خانوم به محض رسیدن به خونه حسابی ضد عفونی شد  ...
10 شهريور 1392

خانه بازی وطراحی کودک

نزدیک یک و ماه نیم هست که آویسا جون را در خانه بازی و طراحی ثبت نام کردم، دخترکم کوچکترین عضو کلاس هست اما اینقدر این کلاس را دوست داره که دلم نمیاد با اینکه سطحش بالاتر از سن اونه نبرمش .البته مربی ها هم همگی میگن آویسا خیلی خوب خودشو با کلاس و بقیه بچه ها هماهنگ کرده و فقط زودتر از بقیه خسته میشه و ما از ساعات کلاس نمی تونیم کامل استفاده کنیم! همه مشغول نقاشی روی کاغذن و آویسا روی کف کفپوش کلاس ! کاردستی دختر هنرمندم با گل! گردنبند خانوم هنرمند بعد از رنگ شدن! تشکیل کلاس در فضای باز ...
10 شهريور 1392

عواقب واکسن شش ماهگی

دیشب خیلی شب بدی بود! دیروز آویسا واکسن زد مثل هر بار حالش خوب بود و تا شب از تب خبری نبود حتی جای واکسنش درد هم نداشت و پاشو مثل همیشه تکون میداد و بازی میکرد. شب چون بابا رضا میخواست بره ماموریت ما رو آورد خونه مامانی تا چند روزی اونجا باشیم ساعت 12 که اومدم قطره استامینوفن که تنها چیزیه که آویسا ازش بدش میادرا بهش بدم یکهو بچم اوق زد و کلی استفراغ کرد وهمه رختخواب من و خودش و لباسای دوتامون کثیف شد.از اون به بعد هم به خاطر فشار استفراغ زیاد و مزه بد دهنش کلی گریه کرد .کمی بعد تب زیادی کرد شیر نمیخورد آب هم لب نمیزد و فقط ناله میکرد .نصف شب با آهنگ لالایی" چرا "خوابوندمش و خودم برای کنترل دمای بدنش و از شدت ناراحتی برای ناله هایی که در میا...
26 دی 1391

دختر م بزرگ شده...

اولین باری که عسل مامان یکسره تا صبح خوابید بیستم آبان بود .امیدوارم که این روند ادامه پیدا کنه. خانوم گل مامان این یک تحول بزرگ و خوب برای هر دومونه. به همین زودی دلم برای شب زنده داری تنگ شد دیگه توی تخت جا برای هر دومون نبود ! مامانی خوب شد که دیگه شبا زیاد بیدار نمیشی                  عاشقتم   ...
22 آبان 1391

هنر نماییهای آویسا

آویسا عشق زندگیمون،نفس مامان و عمر بابا،امروز برای اولین بار وقتی از سر کار زنگ زدم پشت تلفن باهام حرف زد!وای خدای من خیلی کیف داد آخه همیشه فقط به گوشی زل میزد ونگاش میکرد و یا دم گوشش نگهش میداشت و مبهوت فقط گوش می داد دخترکم اسم اغلب اعضای بدنشو بلد شده وقتی ازش سوال میکنیم نشونشون میده و با زبان خودش اسمشو تکرار میکنه. تا کفشاشو میبینه مدام بهش اشاره میکنه و تند تند میگه :"پا،پا" به بچه ها(نی نی ) میگه : ney ney به دست میگه : "Das" به غذا میگه :"پوف" تا پوشکشو عوض میکنم به پوشک کثیف اشاره میکنه و تند تند میگه :"ah ah" و تند به سطل آشغال اشاره میکنه! خوابش که میگیره همراه با نق زدن با همه بای بای میکنه و بلند میگه "بابای"...
5 آبان 1391

مامانی مینا

از زمانیکه آویسا روزاشو با مامان میناش میگذرونه حسابی خوش بحالش شده هر روز با هم میرن گردش و کلی بازی میکنن. تازه اغلب عکسای این روزا را هم مامانی ازش میگیره. مامانی مهربون از اینکه زحمت نگهداری و پرستاری آویسا گلی را میکشی ازت سپاسگزاریم   "آویسا در بدو تولد"   آویسا 5 ماهه آویسا یکساله ...
5 آبان 1391

سرگرمیهای دخترم

اینم چند عکس از بازیها و سرگرمیهای عسل بانو: آویسا خانوم مامان اسباب بازی جذابش این سبد بادومه روزی هزار بار هم من پرش کنم و خانومچه خالیش کنه خسته نمیشه! بازی توی تختش را هم دوست داره مخصوصا دالی بازی ! سرگرمی دیگش که قبلا" هم گفته بودم گردش رفتن یا به قول خوش "Da Da"   اینم از عروسک بازی و خواباندن نی نی ...
4 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویسا می باشد